طیف جذب و گسیل
تفاوت اصلی طیف جذبی و تابشی، همانطور که از نام آن پیداست، در این است که نور را جذب و یا گسیل میکند. به نظر خیلی ساده میرسد؟ بله اما مطالب بیشتری نیز راجع به آن وجود دارد. بخشهای بعدی این مقاله، به این مطالب میپردازد.
مترجم: حمید وثیق زاده
منبع: راسخون
منبع: راسخون
تفاوت اصلی طیف جذبی و تابشی، همانطور که از نام آن پیداست، در این است که نور را جذب و یا گسیل میکند. به نظر خیلی ساده میرسد؟ بله اما مطالب بیشتری نیز راجع به آن وجود دارد. بخشهای بعدی این مقاله، به این مطالب میپردازد.
از انواع دیگر طیف، میتوان طیف انرژی، طیف جرمی، و طیف فرکانس را نام برد. ولی طیف مهمی که معمولاً به آن توجه زیادی میشود همان طیف گسیل و جذب است. جدای از اینکه طیف تابشی انرژی میدهد و در طیف جذبی، ماده انرژی نور تابیده شده را میگیرد، چند اختلاف دیگر نیز بین طیف تابشی و طیف جذبی وجود دارد. اجازه دهید در این قسمت به این مسأله مروری داشته باشیم.
قاعده:
وقتی انرژی، در شکل نور، گرما، و یا عوامل شیمیایی به عنصری داده میشود، الکترونهای آن عنصر این انرژی را میگیرند و به تراز انرژی بالاتر منتقل میشوند. با این حال، از آنجاییکه تراز برانگیخته کاملاً ناپایدار است، برای اینکه این الکترونها به تراز پایه بازگردند بایستی انرژی گسیل کنند. فرکانسهایی از نور که در اثر این انتقال گسیل میشوند همان طیف تابشی را تشکیل میدهند. وقتی الکترونی از حالت برانگیخته به حالت پایه منتقل میشود یک فوتون انرژی گسیل میکند. انرژی این فوتون به اختلاف بین دو تراز برانگیخته و پایه وابسته است.الکترونهایی از یک عنصر، که در حالت پایه قرار دارند، میتوانند انرژی نور تابششده به عنصر را جذب کنند تا به تراز بالاتر انرژی منتقل شوند. قسمتی از نوارهای فرکانسی نوری که از این ماده عبور میکند پس از عبور از آن بصورت تاریک دیده میشود، که این نشاندهنده فرکانسهای جذب شده توسط ماده است. این فرکانسها همان طیف جذبی ماده را تشکیل میدهند.
اصول فرآیند جذب و تابش
تابش: فرآیندی است که در طی آن، ماده هنگامیکه گرم میشود و یا از لحاظ شیمیایی دستخوش تغییر میشود به محیط بیرون انرژی میدهد و به عبارت دیگر انرژی گسیل میکند. میزان انرژی گسیل شده به اجزاء تشکیلدهنده ماده و همچنین به میزان گرمای داده شده به ماده بستگی دارد.جذب: فرآیندی است که در طی آن الکترونهای یک ماده، انرژی نوری که به آن برخورد کرده است را گرفته و جذب میکند. ساختار اتمی و مولکولی ماده است که ترازهای جذب ماده را تعیین میکند. همچنین مقدار موج الکترومغناطیسی تابشی، دما، ساختار کریستالی جامد، و اندرکنشهای داخل مولکولی نیز تعیینکننده هستند.
توصیف طیف:
طیف تابشی:
• طیف تابشی با مجموعهای از خطوط رنگی جدای از هم نمایش داده میشود، که یک فضای تاریک بین آنها قرار گرفته است. این خطوط همان قسمتی از طیف هستند که گسیل در آنجا اتفاق افتاده است و فوتونها گسیل شدهاند، و فضای تاریک، قسمتی از طیف است که هیچ تابشی در آن رخ نداده و بنابراین تاریک است. تفاوت رنگ این خطوط رنگی به دلیل تفاوت انرژی ترازهای الکترونی است.• در مورد طیف تابشی محلولهای یونی، به جای اینکه با خطوط رنگی سر و کار داشته باشیم باندهای رنگی مجزا از هم داریم، زیرا در اینجا جسم، یک ماده مرکب است که شامل اتمهای مختلف میباشد، که وقتی در کنار هم طیف گسیل را تشکیل میدهند ترکیب رنگهای مختلفی را تولید میکنند. اگر فرض کنیم که چشمه انرژی یا همان نور تابیده به ماده یکسان باشد، ولی عناصر تحت تابش تغییر کند، طیف گسیل به دلیل متفاوت بودن ترازهای الکترونی برانگیخته، تغییر خواهد کرد. از اینجا روشن میشود که چرا نور گسیل شده از عناصر مختلف متفاوت است.
• فرکانس طیف تابشی، فرکانسهای نور گسیل شده از ماده هستند که به انرژی نور وابستهاند. انرژی فوتونهای گسیلشده با فرمول زیر به فرکانس آنها وابسته است:
E=hν
که در این فرمول E، انرژی فوتون، h، ثابت پلانک، و ν، فرکانس فوتون است.
این فرمول نشان میدهد که فرکانس فوتون نسبت مستقیم با انرژی آن دارد.
• طیف تابشی را میتوان به دو بخش تقسیم کرد: طیف پیوسته و طیف گسسته. وقتی طیف به شکل یک سری خط است که با فضاهای تاریک از یکدیگر مجزا شدهاند، به آن طیف گسسته گفته میشود. و هنگامی که طیف شامل محدوده وسیعی از رنگهاست که بازه طولموجی مشخصی دارند، به آن طیف پیوسته گویند.
طیف جذبی:
• طیف جذبی یک عنصر با یک باند رنگی که خطوط تاریک مجزا از هم در آن قرار دارد نمایش داده میشود. کل باند نشاندهنده نوری است که بر روی عنصر متمرکز شده است، و خطوط تاریک قسمتی از طیف هستند که الکترونهای ماده فوتونهای آن را جذب کردهاند، و بنابراین، در این قسمتها نور وجود ندارد. قسمت رنگی طیف نمایشدهنده قسمتهایی از نور تابشی به ماده است که توسط ماده جذب نشده و بنابراین بصورت رنگی در طولموجهای مشخصی دیده میشود.• علت وجود چنین طرحی در طیف جذبی این است که الکترونهای یک اتم، در ترازها انرژی متفاوتی هستند. اختلاف انرژی بین ترازهای مختلف نیز متفاوت است. وقتی نوری در طولموجهای مختلف بر روی ماده متمرکز شده و آن را تحت تابش قرار میدهد، هر الکترون، تنها فوتونی را که انرژی آن برابر با این اختلاف انرژی باشد جذب میکند و بقیه فوتونها جذب نخواهند شد و پراکنده میشوند. این خطوط تاریک دقیقاً با خطوط رنگی در طیف گسیل ماده مطابق است.
• طیف جذبی را میتوان برحسب فرکانس، طولموج، و یا عدد موج اندازهگیری کرد.
• دو نوع طیف جذبی وجود دارد. طیف جذبی اتمی و طیف جذبی مولکولی. طیف جذبی اتمی وقتی بدست میآید که اتمهای منفرد آزاد (که عموماً گازها هستند)، طولموج نور را جذب کنند. از سوی دیگر، طیف جذبی مولکولی وقتی دیده میشود که مولکولهای یک ماده طولموج نور را جذب کنند. معمولاً طیف جذبی مولکولی در ناحیه مرئی و یا ماوراءبنفش است.
کاربردهای متداول طیف تابشی و جذبی:
به مطالعه طیف یک ماده، اسپکتروسکوپی یا طیفسنجی گفته میشود. این مطالعات در جهت بررسیهای بیشتر در جهت شناخت خصوصیات ماده انجام میشود. هردوی اسپکتروسکوپی جذبی و تابشی در این مورد استفاده میشوند.طیف تابشی:
• برای تعیین یک ماده: هر ماده نور را در طولموجهای مختلفی گسیل میکند. برای تعیین نوع ماده نور روی آن متمرکز شده و یا ماده گرم میشود. این کار باعث میشود که الکترونها، برانگیخته شده و به مدارهای بالاتر جهش کنند. انرژیی که این الکترونها هنگام بازگشت به تراز پایه خود گسیل میکنند، را میتوان با مشخصههای رنگی عناصر مقایسه نمود و بدین ترتیب ترکیبات شیمیایی ماده را تعیین کرد.• برای مطالعه ترکیبات ستارگان: طیف تابشی ستارگان ثبت شده و سپس با طیفهای تابشی استاندارد که از عناصر شناختهشده بدست آمدهاند مقایسه میشود تا ترکیبات ستاره مشخص گردد.
طیف جذب:
• برای مشخص کردن نوع یک ماده و تعیین غلظت آن: ترکیبات یک ماده ناشناخته را میتوان با متمرکز کردن نوری با طولموج مشخص به آن و مطالعه طیف جذبی ماده تعیین کرد. از آنجاییکه ماده تنها طولموجهای مشخص، و یا محدوده طولموجی مشخصی را جذب میکند، طولموج نوری که به آن میتابد مهم است. این طیف جذبی را میتوان با مجموعهای از مقادیر مرجع مقایسه نمود. این مقادیر مرجع، به طولموجهای جذبی عناصر و ترکیبات شناخته شده مربوط میشود. غلظت ماده را نیز میتوان با کمک این مقایسه تعیین کرد.• برای مطالعه ترکیبات ستارگان: نوری که از ستارهها و سیارات گسیل میشود از لایه اتمسفر اطراف آنها عبور میکند و درنتیجه بخشی از آن توسط گازهای موجود در اتمسفر جذب میشود. اگر طیف جذبی این گازها ثبت شده و با مقادیر مرجع خطوط جذبی گازها مقایسه گردد، ترکیبات ستارهها و سیارات مشخص میشود.
• کسب اطلاعات از راه دور: میتوان از اسپکتروسکوپی جذبی برای کسب اطلاعاتی راجع به زمینها، و جمعآوری جزئیاتی مانند نوع و میزان پوشش گیاهی، و سطوح سنگی و همچنین سلامت جنگلها استفاده کرد، بدون آنکه لازم باشد به این زمینها قدم گذاشت. وقتی نور به زمین تابیده و طیف جذبی آن ثبت میشود، میتوان از این طیف جذبی برای استخراج اطلاعات راجع به آن زمین استفاده کرد. این کار با کمک مقایسه دادهها و مقادیر موجود با مقادیر مرجعی که مربوط به طیف جذبی از زمینی با پوشش جنگلی و همچنین طیف جذبی از زمینی با پوشش سنگی است انجام میشود. در واقع مقادیر جذبی بسته به اینکه نوع پوشش زمین چه چیزی باشد تغییر میکند. اگر پوشش گیاهی سالم باشد درمقایسه با هنگامی که ناسالم است، طیف جذبی متفاوتی دارد. با کمک این طیف میتوان اطلاعاتی راجع به ترکیبات جوی نیز بدست آورد.
طیفنگاری جذبی و طیفنگاری تابشی دقیقاً مقابل یکدیگرند. به دلیل اینکه آرایش عناصر با یکدیگر متفاوت هستند، مقادیر مربوط به طیف این عناصر در واقع "اثر انگشت" آنها است، به این معنی که برای هر عنصری یکتا و منحصر به فرد بوده و مشخصه همان عنصر است. میتوان گفت که طیف جذبی، برعکس طیف تابشی است؛ زیرا دقیقاً همان خطوطی که در طیف جذبی حذف شدهاند در طیف گسیل دیده میشوند.
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}